به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از ایسنا
طی سالیان گذشته جهان با تغییرات اقلیمی دست و پنجه نرم و میکند و هر سال شدیدتر از سال گذشته پیامدهای آن مشهود میشود. امسال اما جریان بسیار متفاوتتر از سالهای گذشته است. سالهای گذشته صحبت از کمبارشی بود اما همچنان امیدی برای بهبود وضعیت در روزهای آینده و توانایی ذخیره آب وجود داشت اما امسال شرایط دیگر از کم بارشی و تغییر اقلیم و بحثهای مطالعاتی عبور کرده است؛ امروز مسئله مدیریت بحران است که در این مطلب به آن پرداخته شده است.
مهران زند - مدیر گروه خشکسالی و تغییر اقلیم پژوهشکده خاک و آب در گفت و گویی با اشاره به وضعیت نگرانکننده خشکسالی و کم آبی، تغییرات اقلیمی و سوءمدیریت در مدیریت منابع آب را از اصلیترین عوامل تهدیدکننده امنیت غذایی ایران دانست.
زند با بیان اینکه ایران همواره در معرض خشکسالی قرار داشته، اظهار کرد: وقوع خشکسالی در کشور ما یک امر طبیعی و بدیهی است، چراکه ایران در منطقه خشک و نیمهخشک دنیا قرار گرفته و فراوانی وقوع خشکسالیها در آن بیشتر از مناطق دیگر است. با این حال، در ۳۰ سال اخیر شدت و تداوم این پدیده بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. از سال ۱۳۷۶ تاکنون، ایران وارد چرخهای شده که در این دوره بیش از ۱۶ سال خشکسالی تجربه شده و روند آن همچنان رو به افزایش است.
وی در ادامه با تأکید بر نقش تغییر اقلیم در تشدید بحرانهای زیستمحیطی و کشاورزی گفت: تغییر اقلیم، واقعیتی پذیرفتهشده در سراسر دنیاست. افزایش دما، رشد پدیدههای حدی مانند خشکسالیهای شدیدتر و توفانهای گردوغبار، همگی از نشانههای تغییر اقلیم هستند. این روند در منطقه خاورمیانه و بهویژه در ایران، با شدت بیشتری نسبت به میانگین جهانی مشاهده میشود.
کاهش بارش، تغییر الگوی زمانی – مکانی بارندگی و بحران منابع آبی
زند افزود: در چند سال اخیر، میانگین بارندگی کشور از حدود ۲۵۰ میلیمتر به ۲۳۵ میلیمتر کاهش یافته است. اما موضوع نگرانکنندهتر از کاهش میزان بارش، تغییر الگوی زمانی و شدت آن است؛ بهطوریکه پراکنش بارندگیها دچار دگرگونی شده و بهجای بارشهای مؤثر و مناسب، شاهد بارندگیهای شدید و سیلابی هستیم که برای کشاورزی و منابع طبیعی مضرو خسارات بار هستند.
مدیریت ناصحیح منابع آب؛ از بحران دشتها تا خشکی دریاچهها
مدیر گروه خشکسالی و تغییر اقلیم پژوهشکده خاک با بیان اینکه نمیتوان تمام مشکلات فعلی را صرفاً به گردن تغییر اقلیم انداخت، خاطرنشان کرد: بخشی از بحرانهای موجود ناشی از سوءمدیریت منابع آب است. در دو تا سه دهه اخیر، بهرهبرداری بیرویه از منابع آب، بهویژه آبهای زیرزمینی، شدت گرفته است. در حال حاضر بیش از ۴۱۰ دشت کشور در وضعیت ممنوعه قرار دارند. توسعه بیرویه سدسازی و کشاورزی در مناطق غیرمستعد نیز به تخریب منابع آبی زیرزمینی و سطحی دامن زده است.
وی با اشاره به مثال دریاچه ارومیه افزود: بخش قابلتوجهی از خشکی این دریاچه ناشی از بهرهبرداری بیشازحد از منابع آبی منطقه، ساخت بیش از ۲۳ سد، و برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی است. اکنون همان منطقه به یکی از کانونهای گرد و غبار تبدیل شده است. در بسیاری از مناطق دیگر کشور مانند جنوب استان تهران و جنوب استان قزوین نیز چنین روندی مشاهده میشود.
زند تأکید کرد: تغییر اقلیم ، ناکارامدی نهادهای حکمرانی در حوزه منابع آب ایران و بیتوجهی به مشارکت مردمی بهعنوان عوامل اصلی، بهصورت همزمان در حال تخریب منابع آبی کشور هستند و در صورتی که رویکردها تغییر نکند، امنیت غذایی کشور بیش از پیش در معرض تهدید قرار خواهد گرفت.
مدیریت ریسک مغفول مانده؛ ایران گرفتار چرخهی بحرانهای اقلیمی و سوءمدیریتی
مدیر گروه خشکسالی و تغییر اقلیم پژوهشکده خاک و آبخیزداری با تأکید بر نقش همزمان تغییر اقلیم و سوءمدیریت منابع آب در تهدید امنیت غذایی کشور، اظهار کرد: عدم بهرهبرداری علمی از منابع طبیعی، همراه با بیتوجهی به برنامهریزی ریسکمحور، ما را در موقعیتی قرار داده که امروز عمدتاً با مدیریت بحران روبرو هستیم و پیشگیری دیگر چندان معنا و مفهومی ندارد.
زند با اشاره به افزایش جمعیت کشور و رشد تقاضای مواد غذایی گفت: در حالیکه نیاز به محصولات کشاورزی رو به افزایش است، کاهش بارندگی و تداوم خشکسالی، فشار مضاعفی بر تولید وارد کرده و نبود بهرهبرداری سنجیده، کشاورزی را با تنشهای جدی مواجه کرده است. این وضعیت، در کنار افزایش تعدادروزهای همراه با گرد و غبار و تنشهای آبی، نتیجه مستقیم عدم توجه به اصول توسعه پایدار و آمایش سرزمین است.
کاشت درخت راهکار است، اگر علمی و متناسب با اقلیم باشد
وی درباره پیشنهادهای اخیر برخی مدیران شهری از جمله شهرداری تهران مبنی بر توسعه پوشش گیاهی برای مدیریت بحران آب توضیح داد: اصولاً استفاده از پوشش گیاهی و عملیات آبخیزداری در شرایط اقلیمی ایران میتواند مؤثر باشد؛ اما به شرطی که با دیدگاه علمی و با استفاده از روشهای سنتی و نوین استحصال آب باران و شیوههای غیرآبیاری انجام شود. اقدامات مدیریتی آبخیزداری از طریق انجام عملیات مکانیکی ، بیولوژیک و بیو مکانیکی مانند احداث و توسعه سامانههای استحصال آب باران، کاشت درختان و توسعه پوشش های گیاهی در مناطق مستعد میتواند باعث افزایش نفوذپذیری زمین و تغذیه سفرههای آب زیرزمینی شود، اما توسعه فضای سبز شهری اگر متکی به آبیاری دستی باشد، نهتنها کمکی نمیکند بلکه خود به مصرف منابع محدود آب دامن میزند.
زند افزود: در حاشیه شهرها میتوان از جریانات سیلابی برای ایجاد و توسعه پوشش گیاهی استفاده کرد، اما در داخل شهرها، تنها در صورت بهکارگیری روشهایی مانند جمعآوری روانابها از سطوح مختلف مانند بامها ، زمینها و بازچرخانی پسابها که در برخی کشورها خصوصا در جنوب شرق آسیا استفاده میشود، امکان مدیریت کارآمد منابع آبی فراهم است.
بحران مدیریت؛ نبود برنامهریزی مبتنی بر ریسک و شناخت خطر
این کارشناس اقلیمشناسی با اشاره به ضعف ساختاری در برنامهریزی کلان کشور تصریح کرد: متأسفانه ما بیشتر با مدیریت بحران کار میکنیم تا مدیریت ریسک. در حالیکه در نظامهای پیشرفته، چرخه صحیح مدیریت بلایا و حوادث شامل مراحل شناخت خطر، تعیین آسیبپذیری مناطق، تهیه برنامه مدیریت ریسک و در مهمترین مرحله اجرای اقدامات پیشگیرانه است. در ایران بهجای شناخت علمی پهنههای پرخطر و تحلیل آسیبپذیری مناطق، اغلب بدون آمادگی وارد شرایط بحرانی میشویم.
وی ادامه داد: بر اساس قانون مدیریت بحران مصوب سال ۱۳۹۸، گام نخست، «آگاهی نسبت به خطر» است. باید با انجام مطالعات و تحلیل های علمی، مشخص شود که کدام مناطق در معرض تهدیدهایی چون خشکسالی، کمآبی یا گرد و غبار هستند. سپس با بررسی ظرفیتها، زیرساختها و آسیبپذیری آنها، اقدامات متناسب طراحی شود. این شناخت، لازمهی برنامهریزی برای سازگاری و افزایش تابآوری در مواجهه هوشمندانه با مخاطرات طبیعی مانند خشکسالی و تغییر اقلیم است.
زند تأکید کرد: در استان تهران و شهرهای بزرگ، اگر سامانهای دقیق برای پایش مستمر منابع آبی، تحلیل دادههای هواشناسی منطقهای و جهانی و پیشبینی پیش نگری علمی شرایط آینده طراحی شده بود، اکنون ناچار نبودیم تنها با اقدامات اضطراری پاسخگوی بحرانها باشیم. ضعف در برنامهریزی میانمدت و بلندمدت باعث شده با هر شوک اقلیمی، وارد فاز مدیریت بحران شویم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: تنها با تغییر نگرش در سطح حکمرانی منابع طبیعی و خصوصا منابع آب، ارتقاء آگاهی عمومی و تمرکز بر مدیریت ریسک میتوان از تکرار خسارات گسترده جلوگیری کرد و مسیر کشور را از «تابآور نبودن» به سوی «پایداری» تغییر داد.